کد حرفه ای قفل کردن کامل راست کلیک
فاتولز - جدیدترین ابزار رایگان وبمستر



تاريخ : شنبه 12 ارديبهشت 1394برچسب:, | 15:14 | نویسنده : dorsa |
تاريخ : شنبه 8 فروردين 1394برچسب:, | 20:11 | نویسنده : dorsa |

masuleh

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, | 20:4 | نویسنده : dorsa |
تاريخ : شنبه 16 اسفند 1393برچسب:, | 18:24 | نویسنده : dorsa |

Bagh Gol

Bogh gol is located north of tehran in the Alborz mountain

cherry, apple, many other fruits are produced at this village

this village has a population of92



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 22:44 | نویسنده : dorsa |

Tehran is the capital of iran and tehran province with population of around 8 million.

Tehran is iran's largest city and urban area, and the largest city in west asia.

Tehran has many modern and classical restaurant and cafes.

on of the most populer dishes of the city is kebab.

Tehran was the first city in the Middle east to host asian Game

Tehran is famous for its beautiful towers among Miladtower and Azaditower, Mellatpark, Chitgarlake, tochal, Alborzmountain, jamshidiehpark, and Nationalmuseum



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 21:44 | نویسنده : dorsa |

پسر بچه بدرفتار و میخ ( داستان جالب همراه با ترجمه انگلیسی)

زمانی ،پسربچه ای بود که رفتار بدی داشت.پدرش به او کیفی پر از میخ داد و گفت هرگاه رفتار بدی انجام داد،باید میخی را به دیوار فروکند.

روز اول پسربچه،37 میخ وارد دیوارکرد.در طول هفته های بعد،وقتی یادگرفت بر رفتارش کنترل کند،تعداد میخ هایی که به دیوار میکوبید به تدریج کمتر شد.

او فهمید که کنترل رفتار، از کوبیدن میخ به دیوار آسانتر است.

سرانجام روزی رسید که پسر رفتارش را به کلی کنترل کرد. این موضوع را به پدرش گفت و پدر پیشنهاد کرد اکنون هر روزی که رفتارش را کنترل کند، میخی را بیرون بکشد.روزها گذشت و پسرک سرانجام به پدرش گفت که تمام میخ ها را بیرون کشیده.پدر دست پسرش را گرفت و سمت دیوار برد.پدر گفت: تو خوب شده ای اما به این سوراخهای دیوار نگاه کن.دیوار شبیه اولش نیست.وقتی چیزی را با عصبانیت بیان می کنی،آنها سوراخی مثل این ایجاد می کنند. تو میتوانی فردی را چاقو بزنی و آنرا دربیاوری . مهم نیست که چقدر از این کار ،اظهار تاسف کنی.آن جراحت همچنان باقی می ماند.ایجاد یک زخم بیانی(رفتار بد)،به بدی یک زخم و جراحت فیزیکی است.

There once was a little boy who had a bad temper. His father gave him a bag of nails and told him that every time he lost his temper, he must hammer a nail into the back of the fence.

The first day, the boy had driven 37 nails into the fence. Over the next few weeks, as he learned to control his anger, the number of nails hammered daily gradually dwindled down. 

He discovered it was easier to hold his temper than to drive those nails into the fence.

Finally the day came when the boy didn’t lose his temper at all. He told his father about it and the father suggested that the boy now pull out one nail for each day that he was able to hold his temper. The days passed and the boy was finally able to tell his father that all the nails were gone.

The father took his son by the hand and led him to the fence. He said, “You have done well, my son, but look at the holes in the fence. The fence will never be the same. When you say things in anger, they leave a scar just like this one.

You can put a knife in a man and draw it out. It won’t matter how many times you say I’m sorry 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 19:19 | نویسنده : dorsa |

Days of the week

دانلود



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 19:12 | نویسنده : dorsa |
تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 19:5 | نویسنده : dorsa |

 

Google

 

 



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |

 

http://www.edu3.cat/Edu3tv/Fitxa?p_id=30595

 

 

 

 

 



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |

d14

فایل صوتی پایه هشتم

 



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |

 

Jobs



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |

نمونه سوال پایانی هشتم

d14



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |

The alphabet of nation

d14



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |
نمونه سوال درس 1و2 پایه هشتم
d14



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |
فیلم کوتاه و آموزنده درس سوم پایه هشتم
d14

منبع : گروه زبان مراغه



تاريخ : 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |
  تهیه کلیپ صوتی با فرمت mp3 
برای آزمون  listening با صدا و سرعت های مختلف روی لینک زیر کلیک کنید.


logo

 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:55 | نویسنده : dorsa |

نام مشاغل به زبان انگلیسی

Meaning

Jobs

Meaning

Jobs

ماشین نویس

Typist

مدير مدرسه‌

Principal

اسيابان‌

 Miller

پزشک

Physician

کارشناس اینترنت

Webmaster

رقاص

Dancer

امارگير

Actuary

بايگان‌، ضابط

Archivist

مفسر

Interpreter

دریا نورد، بحر پيما

Seafarer

قبر کن

Undertaker

كارفرما

Employer

کشیش

Priest

معاون

Assistant

کتاب فروش

Bookseller

دیپلمات

Diplomat

ناشر

Publisher

کارگاه

Detective

نانوا

Baker

بخشدار

Demarche

مدير

Manager

كارمند

Employee

فرماندار

Governor

خیاط زنانه

Dress maker

صندوقدار

Cashier

منشی

Receptionist

هواشناس

Weatherman

خدمتکار زن

Maid

تعمیرکار

Repairman

چوپان

Shepherd/Rancher

کشاورز

Farmer

باغدار

Gardener

هنرمند

Artist

موذن

Muezzin

بانکدار

Banker

ساربان

Cameleer

آهنگر

Blacksmith

آشپز

Cook

رئیس

Boss

دندان پزشک

Dentist

سر تیپ

Brigadier

نجار

Carpenter

سرایدار

Caretaker

خانه دار

Housekeeper

کارمند

Clerk

شورا

Council

مربی ( ورزشی )

Coach

نویسنده

Writer/Author

سرهنگ

Colonel

گارسون

Waiter

غواص

Diver

استاد

Professor

دکتر

Doctor

فروشنده

Seller

دربان

Doorman

شیشه بر

Glass maker

مدیر مرد

Headmaster

مدیرزن

Headmistress

سبزی و میوه فروش

Green grocery

زن خانه دار

House wife

نگهبان

Guard

نقاش ساختمان

Painter

آتش نشان

Firefighter/fireman

قایقران

Boatman

قاضی

Judge

ماهیگیر

Fisherman

وکیل

Lawyer

رفتگر

Street sweeper

کارگر

Worker

وزیر

Minister

شهردار

Mayor

خلبان

Pilot

معدنچی

Miner

کمک خلبان

Copilot

پرستار

Nurse

آرایشگر مرد

Barber

افسر

Officer

روحانی

Clergy man

عکاس

Photographer

متخصص

Specialist

لوله کش

Plumber

فوتبالیست

Footballer

بازیگر

Player

قصاب

Butcher

باربر

Porter

ساعت ساز

Watchman

رئیس جمهور

President

بقال

Grocer

رهبر

Leader

تلفنچی

Operator

نخست وزیر

Prime minister

تاجر

Merchant

روانشناس

Psychologist

چشم پزشک/ عینکساز

Optician/Optometrist

گزارشگر

Reporter

خطاط

Calligrapher

بازنشسته

Retired

جنگلبان

Forester

مجسمه ساز

Sculptor

معلم

Teacher

گروهبان

Sergeant

مهندس

Engineer

جراح

Surgeon

راننده

Driver

مغازه دار

Shopkeeper

خواننده

Singer

سرباز

Soldier

سخنران

Speaker

سفالگر

potter

جوشکار

Welder

جهانگرد

Tourist

بساز بفروش

Jerry builder

معمار

Architect

بنا

Mason

گل فروش

Florist

دلال

stockbroker

آهنگ ساز

Composer

پرستار بچه

Babysitter

مترجم

Translator

محیط شناس

Ecologist

روزنامه نگار

Journalist

داروفروش

Pharmacist

پستچی

Postman

کلانتر

Sheriff

کفاش

Shoemaker

شکارچی

Hunter

کارگر ساختمان

Construction worker

حسابدار

Accountant

گوینده

Announcer

گوینده خبر

News announcer

کارگردان

Director

شاعر

Poet

رهبر اركتسر

Conductor

پيشخدمت

Servant

نظامی

Army

نا خدا

Captain

فرماندار

Governor

خیاط زنانه

Dress maker

دانش آموز

Student

خیاط مردانه

Tailor

تعمیرکار

Repairman

چوپان

Shepherd/Rancher

اقتصاد دان

Economist

مهماندار هواپیما

flight attendant

دانشمند

scientist

پژوهشگر

Researcher

رانده کامیون

Truck driver

هنر پیشه زن

Actress

آذین گر

Decorator

هنر پیشه مرد

Actor

داور

Referee

ويراستار، سر دبیر

Editor

سرآشپز

Chef

دامپزشک

Veterinarian

نقشه بردار

Surveyor

موسیقیدان

Musician

ملوان

Sailor

 بازرگان

 Merchant

جاسوس

Spy

 

 

 

 

 


تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:45 | نویسنده : dorsa |




1- Accept -  پذيرفتن
2-Allow - اجازه دادن
3-Ask - پرسيدن
4-Believe - باور كردن
5-Borrow - قرض گرفتن
6-Break -  شكستن
7-Bring - آوردن
8-Buy - خريدن
9-Can/ Be able - توانستن
10-Cancel - منتفي كردن 
11-Change - تغيير دادن
12-Clean - تمييز كردن
13-Comb - شانه كردن 
14-Complain - شكايت كردن
15-Cough - سرفه كردن
16-Count - شمردن
17-Cut - بريدن
18-Dance - رقصيدن
19-Draw - كشيدن
20-Drink - نوشيدن
21-Drive - رانندگي كردن
22-Eat -  خوردن
23-Explain -  توضيح دادن
24-Fall - افتادن
25-Fill - پر كردن
26-Find - پيدا كردن
27-Finish - تمام كردن
28-Fit -  جا دادن
29-Fix - درست كردن
30-Fly - پرواز كردن
31-Forget - فراموش كردن
32-Give - دادن
33-Go - رفتن
34-Have - داشتن
35-Hear - شنيدن
36-Hurt - زخمي شدن
37-Know - دانستن
38-Learn - يادگرفتن
39-Leave - ترك كردن
40-Listen - گوش كردن
41-Live - زندگي كردن
42-Look - ديدن
43-Lose - گم كردن
44-Make/Do - انجام دادن
45-Need - احتياج داشتن
46-Open - بازكردن
47-Organise - منظم كردن
48-‍Close/Shut - بستن
49-Pay - پرداختن
50-Play - بازي كردن
51-Put - قرار دادن
52-Rain - باريدن
53-Read - خواندن
54-Reply - پاسخ دادن
55-Run - دويدن
56-Say - گفتن
57-See - ديدن 
58-Sell - فروختن
59-Send - فرستادن
60-Sign - امضا كردن
61-Sing - آواز خواندن
62-Sit - نشستن
63-Sleep - خوابيدن
64-Smoke - سيگار كشيدن
65-Speak - صحبت كردن
66-Spell - هجي كردن
67-Spend - پرداختن
68-Stand - ايستادن
69-Start/Begin - شروع كردن
70-Study - درس خواندن
71-Succeed - موفق شدن
72- Swim - شنا كردن
73-Take - گرفتن
74-Talk - صحبت كردن
75-Teach - ياد دادن
76-Tell - گفتنش
77-Think - فكر كردن
78-Translate - ترجمه كردن
79-Travel - سفر كردن
80-Try - امتحان كردن
81-Turn off - خاموش كردن
82-Turn on - روشن كردن
83-Type - تايپ كردن
84-Understand - فهميدن
85-Use - استفاده كردن
86-Wait - صبر كردن
87-Wake up - بيدار شدن
88-Want - خواستن
89-Watch - نگاه كردن
90-Work - كاركردن
91-Worry - نگران شدن
92-Write - نوشتن
93-Waste - هدر رفتن
94-Wonder - تعجب كردن
95-Worship - عبادت كردن
96-Win - برنده شدن
97-Wear - پوشيدن
98-Wash - شستن
100-Welcome - خوش آمد گويي

 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:44 | نویسنده : dorsa |

نام بيماري به  فارسي

نام بيماري به انگليسي

آفتاب‌زدگي‌

sun poisoning

آب‌ سياه‌ چشم

glaucoma

آب‌ مرواريد

cataract

آبله‌ مرغان‌

chickenpox

آپانديسيت‌

appendicitis

آسم‌

asthma

آفت‌ دهان‌

canker sores

آفتاب‌سوختگي‌

sunburn

آلرژي‌ غذايي‌

food allergy

آنفلوانزا

influenza

اسهال‌

diarrhea

اضطراب‌

anxiety

افسردگي‌

depression

اوريون‌

mumps

ايدز

HIV and aids

ايست‌ قلبي‌

cardiac arrest

بواسير

hemorrhoids

پركاري‌ تيروييد

hyperthyroidism

تعريق‌ بيش‌ از اندازه‌

hyperhidrosis

تند شدن‌ غيرطبيعي‌ ضربان‌ قلب‌

 rapid heartbeat

تنفس‌ سريع‌

hyperventilation

برونشيت‌

bronchitis

بي‌اختياري‌ ادرار

 functional incontinence

بي‌خوابي‌

insomnia

بيماري‌ آلزايمر

Alzheimer’s disease

حصبه‌ (تب‌ روده‌اي‌)

typhoid fever

پوكي‌ استخوان‌

osteoporosis

دندان‌ قروچه‌

tooth grinding

تب‌ مالت‌

brucellosis

تبخال

cold sore

تومور مغزي‌

brain tumor

زگيل‌

warts

سرطان‌

 cancer

سكسكه‌

hiccup

سل

tuberculosis

سوءمصرف‌ و اعتياد به‌ موادمخدر

substance abuse & addiction

سوءهاضمه‌

indigestion

شكستگي‌

fracture

سكته‌ مغزي‌

stroke

سياه‌ سرفه‌

whooping cough

سيفليس‌

syphilis

ضربه و آسيب سر

head injury

فشار خون‌ بالا

hypertension

كزاز

tetanus

كشيدگي‌ گردن‌

whiplash

كم‌كاري‌ تيروييد

hypothyroidism

گرمازدگي‌ يا خستگي‌ گرمايي‌

heatstroke or heat exhaustion

گزش‌ و نيش‌ حشرات‌

insect bites and stings

گل‌ مژه‌

stye, sty

چاقي‌

obesity

فتق‌

hernia

كهير

hives

ناشنوايي‌ و اختلال‌ در شنوايي‌

hearing impairment or loss

نامنظمي‌ ضربآهنگ‌ قلب‌

heart rhythm irregularity

هموفيلي‌

hemophilia

وبا

cholera

وزوز گوش‌

tinnitus

 

 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:42 | نویسنده : dorsa |

زمان گذشته ساده

ساختار

(last week)

(yesterday)

worked

I, we, you, he, she, ...

played

heard

 

منفی

work...

play...

hear...

didn't

did not

I, we, you, he, she, ...

 

 

پرسشی

work...?

play...?

hear...?

I, we, you, he, she, ...

Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 

2- برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان می‌آيند:

  • walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- برای بيان عادت يا شرايطی در گذشته:

  • When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

  • Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتی در مورد هجی (verb + ed)

1- هنگاميکه فعلی به ختم می‌شود، فقط d اضافه می‌کنيم:

loved, hated, used

2- افعال يک هجايی (يک بخشی) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بی‌صدامی‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

stopped, planned, robbed

ولی اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بی‌صدای آخر تکرار نمی‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بی‌صدای آخر y يا w باشد نيز تکرار نمی‌شود:

played, rowed, showed

 

 

زمان گذشته استمراری

ساختار

 جملات پرسشی:

eating?

playing?

talking?

I,  he, she, it

was

wasn't

you, we, they

were

weren't

 جملات مثبت و منفی:

walking

playing

fishing

was

wasn't

I,  he, she, it

were

weren't

you, we, they


کاربرد

از زمان گذشته استمراری بيشتر برای بيان کارهايی استفاده می‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشته‌اند ولی حدود زمانی آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.

در اغلب موارد گذشته استمراری همراه با گذشته ساده بکار می‌رود. در چنين حالتی، گذشته استمراری بر کارها و فعاليتهای طولانی‌تر (در پس‌زمينه) دلالت می‌کند، در حالی که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايی دلالت می‌کند که در ميانه کارهای طولانی‌تر واقع شده‌اند.

 

 

بطور کلی «گذشته استمراری» در موارد زير بکار می‌رود:

1- برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

  • 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'(.ساعت 6 چکار می‌کرديد؟ داشتم صبحانه می‌خوردم)

 

2- برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:

  • The phone rang when I was watching TV.(.وقتی داشتم تلويزيون تماشا می‌کردم، تلفن زنگ زد)

  • While I was driving home, my car broke down.(.هنگاميکه داشتم به خانه بر می‌گشتم، ماشينم خراب شد)

 

3- برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان می‌کند):

  • was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

  • but: read a book during the flight. (I finished it)

  •  

 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:40 | نویسنده : dorsa |

زمان حال ساده

ساختار

جمع

go,

play,

don't work

we

you

they

مفرد

go, play, don't work

I, you

goes, plays, doesn't work

he, she, it

 

کاربرد

زمان حال ساده يکی از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسی مي‌باشد که برای مقاصد زير مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

1- برای بيان عملی که هميشه تکرار می‌شود، مانند يک عادت يا رسم:

  • go to school by bus.

  • We get up at 7 AM.

  • 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- برای بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

  • The Earth orbits the Sun.

  • come from Iran.

  • Some animals migrate in winter.
    (بعضی از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند.)

 

3- برای بيان حقيقتی که برای مدتی (طولانی) دوام داشته باشد:

  • work in a shop.

  • She lives in a small cottage.

 زمان حال استمراری

ساختار
 

coming

doing

going

taking

'm

am

I

're

are

you

we

they

's

is

he

she

it

کاربرد

1- براي بيان عملی که هم‌اکنون جريان دارد:

  • She is watching the TV.

  • He is working at the moment.

2- برای بيان عملی يا موقعيتی که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:

  • I'm reading an exciting book.

  • He is learning Arabic.

(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتی است مشغول مطالعه کتاب است ولی هنوز تمام نشده است.)

3- برای بيان قراری تعيين شده در آينده:

  • I am meeting him at the park.

4- برای بيان كار يا شرايطی موقتی:

  • I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.

در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگی می‌کنم، اما دارم سعی می‌کنم يک بهترش را پيدا کنم

 

 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:40 | نویسنده : dorsa |

 

  1. اگر به آخر اسم s اضافه کنیم، تبدیل به جمع می شود:
    کتاب ها books →→→→ کتاب book
    کیف ها bags →→→→ کیف bag
    فندک ها lighters →→→→ فندک lighter

     

  2. اگر اسم مفرد با (Z - X - S - Sh - Ch) ختم شود، در جمع es می گیرد و به صورت سیلاب جداگانه وبه صورت  (ایز) تلفظ می شئد.
    بشقاب ها dishes →→→→ بشقاب dish
    اتوبوس ها buses →→→→ اتوبوس bus
    جعبه ها boxes →→→→ جعبه box
    سر و صدا ها buzzes →→→→ سر و صدا buzz
    کلیسا ها churches →→→→ کلیسا church

     

  3. اگر اسم مفرد به یکی از حروف ( f - k - t - p) ختم گردد، s علامت جمع به صورت (س) تلفظ می شود: 
      cats →→→→ گربه cat
      taps →→→→ شیر آب tap
      roofs →→→→ پشت بام roof

     

  4. اگر اسم مفرد به یکی از حروف به غیر از حروف بالا ختم شود، علامت جمع  به صورت  (ز)تلفظ می شود.
  5. اگر اسمی به  y ختم شود و قبل از y یک حرف بی صدا باشد،  در جمع به  ies تبدیل می شود. ولی اگر قبل از آن حرف صدا دار باشد، تغییری نمی کند و به آن s اضافه می شود: 
      duties →→→→ وظیفه duty
      babies →→→→ کودک baby
      countries →→→→ کشور country
      keys →→→→ کلید key
      boys →→→→ پسر boy

     

  6. برای جمع بستن حروف و ارقام از s  استفاده می شود، ولی برای وجه تشخیص آن از علامت آپوستروف (') استفاده می شود. چنانچه حرف s بعد از سال به کار رود، معنی (اندی) در زبان فارسی را می دهد :
    در لغت room دوتا o وجود دارد. There are two O'S in the word room.

     

  7. اگر اسم مفرد به O ختم شود و قبل از آن یک حرف بی صدا باشد، هنگام جمع بستن es می گیرد. اگر قبل از O حرف صدا دار باشد، هنگام جمع فقط s می گیرد: 
      potatoes →→→→ سیب زمینی potato
      tomatoes →→→→ گوجه فرنگی tomato
      negroes →→→→ سیاه پوست negro
      radios →→→→ رادیو radio

    کلمات زیر از قاعده فوق مستثنی بوده و فقط s می گیرند:

      pianos →→→→ پیانو piano
      solos →→→→ تک نواز solo
      photos →→→→ عکس photo
      silos →→→→ سیلو silo
      dynamos →→→→ دینام dynamo


    کلمات زیر هم با  و هم با es  می توانند جمع بسته شوند:

      vocano(e)s →→→→ آتش فشان vocano
      motto(e)s →→→→ شعار motto
      mosquito(e)s →→→→ پشه mosquito

     

  8. اگر اسمی به F ختم شود، در جمع F تبدیل به ves می گردد: 
      thieves →→→→ دزد thief
      leaves →→→→ برگ leaf
      calves →→→→ گوساله calf

    لغات زیر از قاعده فوق مستثنی بوده و در جمع  فقط  می گیرند:

      handkerchiefs →→→→ دستمال handkerchief
      roofs →→→→ پشت بام roof
      proofs →→→→ دلیل proof
      chiefs →→→→ رئیس chief
      gulfs →→→→ خلیج gulf
      cliffs →→→→ پرتگاه cliff
      cuffs →→→→ سرآستین cuff
      griefs →→→→ غم و غصه grief
      hoofs →→→→ سُم hoof
      plaintiffs →→→→ مدعی plaintiff
      reffs →→→→ صخره reef
      serfs →→→→ غلام serf

     

  9. اگر اسمی به fe ختم شود، در جمع fe تبدیل به  ves می گردد: 
      wives →→→→ زن wife
      lives →→→→ زندگی life
      knives →→→→ چاقو knife

    سه لغت زیر از قاعده فوق مستثنی بوده و در جمع s می گیرند:
     

      safes →→→→ صندوق آهنی safe
      strifes →→→→ نزاع strife
      fifes →→→→ فلوت fife

     

  10. اسامی زیر بی قاعده می باشند:
      men →→→→ مرد man
      women →→→→ زن woman
      mice →→→→ موش mouse
      lice →→→→ شپش louse
      teeth →→→→ دندان tooth
      feet →→→→ پا foot
      geese →→→→ غاز نر goose
      crises →→→→ بحران crisis
      bases →→→→ پایه basis
      dirmice →→→→ نوعی موش dormouse
      footmen →→→→ پیشخدمت footman
      oxen →→→→ گاو نر ox
      children →→→→ بچه child
      brethren →→→→ برادر دینی brother
      cows یاkine →→→→ گاو ماده cow

     

  11. بعضی صفات با اضافه کردن حرف تعیین the تبدیل به جمع می شوند: 
      the rich →→→→ ثروتمند rich
      the poor →→→→ فقیر poor
      the young →→→→ جوان young
      the dead →→→→ مرده dead
      the heathen →→→→ کافر heathen

     

  12. برای جمع بستن اسم مرکب، می بایستی کلمه دوم جمع بسته شود. ولی چهار اسم زیر از این قاعده استثنا بوده و هر دو اسم جمع بسته می شوند:

     

      women servants →→→→ کلفت woman servant
      men servants →→→→ نوکر man servant
      women teachers →→→→ معلم زن woman teacher
      lords justices →→→→ قاضی بلند پایه lord justice

     

  13. اگر اسم مرب دارای حرف اضافه باشد، فقط اسم اول جمع بسته می شود: 
      mothers in law →→→→ مادرزن mother in law
      sons in law →→→→ داماد son in low
      daughters in law →→→→ عروس daughter in law
      lookers on →→→→ تماشاچی looker on

     

  14. کلمات زیر مفرد هستند و همواره با فعل مفرد به کار میروند: 
    ریاضیات mathematics   مبل furniture
    فریاد shouting   اخبار news
    نصیحت advice   اثاثیه luggage
    وسایل سفر baggage   اطلاعات information
    ماشین آلات machinery   دانش knowledge
    پرواز flying   ترافیک traffic
    تکلیف homework   پوشاک clothing
    رفتار behaviour   رعد thunder
 


تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:38 | نویسنده : dorsa |

اعداد اصلي و ترتيبي

Ordinal and Cardinal numbers

اعداد اصلي (Cardinal) همان اعداد معمولي هستند. اعداد ترتيبي (Ordinal) اعدادي مانند اول، دوم، سوم و .... هستند. به غير از چند استثنا براي ساختن عدد ترتيبي به آخر عدد th اضافه مي‌‌‌‌كنيم. (در عدد يك از st  در عدد دو از nd و در عدد 3 از rd استفاده مي‌شود)

0th = zeroth or nought

1st = first

2nd = second

3rd = third

4th = fourth

5th = fifth

8th = eighth

9th = ninth

10th = tenth

12th = twelfth

20th = twentieth

21st = twenty-first

25th = twenty-fifth

32nd = thirty-second

30th = thirtieth

40th = fortieth

50th = fiftieth

58th = fifty-eighth

60th = sixtieth

64th = sixty-fourth

70th = seventieth

79th = seventy-ninth

80th = eightieth

83rd = eighty-third

90th= ninetieth

99th = ninety-ninth

پس به طور كلي عدد هر چه باشد آن را مي خوانيم و  به آخرين عدد st, nd, rd  يا th اضافه مي‌كنيم.

 

 

1st = first

2nd = second

3rd =  third

4th = fourth

5th = fifth

8th = eighth

9th = ninth

طرز گفتن روز ، ماه و سال

مرسوم‌ترين روش براي گفتن سال، گفتن اعداد به صورت دو تايي است. يعني به سال 1920 گفته مي‌شود:

 nineteen-twenty

1BC one BC سال يك قبل از ميلاد

235 =  Two thirty-five

999 = Nine ninety-nine

1000 = One thousand

1225 = Twelve twenty-five

1900 = Nineteen hundred

1901 = Nineteen oh-one

1919 = Nineteen nineteen

1999 = Nineteen ninety-nine

2000 = Two thousand or Twenty hundred

2001 = Two thousand (and) one or Twenty oh-one

2009 = Two thousand (and) nine or Twenty oh-nine

2010 = Twenty-ten or Two thousand (and) ten

2025 = Twenty twenty-five

2099 = Twenty ninety-nine

2100 = Twenty-one hundred

2101 = Twenty-one-oh-one or Two thousand, one hundred (and) one

بيان روز و ماه

هرچند از روشهاي مختلفي براي بيان تقويم استفاده مي‌شود اما مي‌توان معمولترين آنها را به اين ترتيب ذكر كرد:

1. درانگليسي بريتانيايي معمولاً روز قبل از ماه مي‌آيد و روز به صورت ترتيبي بيان مي‌شود:

 

The 1st of October 1984

The first of January 2005

The 25th of January 2005

- گاهي the  و of حذف مي‌شوند:

25th January 2005

- ممكن است ترتيبي بودن (th) هم حذف شود:

 25 January 2005

2. در انگليسي آمريكايي معمولاً روز بعد از ماه مي‌آيد:

September 4, 1990 (read "September four(th), nineteen ninety")

June 10, 1969 (June ten(th), nineteen sixty-nine")

اعداد كسري و اعشاري

Fractions and decimals

ا. اعداد كسري

براي بيان اعداد كسري معمولاً صورت كسر را معمولي و مخرج كسر را ترتيبي مي‌خوانيم:

1/16 =  one-sixteenth               1/10 or 0.1 = one-tenth             1/8 = one-eighth

2/10 or 0.2 = two-tenths           ¼ = one-quarter (British) or one-fourth (American)

3/10 or 0.3 = three-tenths         1/3 = one-third                       3/8 = three-eighths

 

4/10 or 0.4 = four-tenths           ½ = one half                          6/10 or 0.6 = six-tenths

 

 5/8 = five-eighths                    2/3 = two-thirds                     7/10 or 0.7 = seven-tenths  

¾ = three-quarters (British) or three-fourths (American)           15/16 = fifteen-sixteenths

 گاهي اوقات ممكن است از كلمه‌ي over  به معناي روي هم استفاده شود. مثلاً براي 8/2 گفته شود:

 eight over two  (بيشتر در انگليسي بريتانيا)

2. اعداد اعشاري

در اعداد اعشاري معمولاً به جاي مميز از كلمه‌ي point استفاده مي‌شود و به جاي عدد صفر ازzero يا naught استفاده مي‌شود و اعداد بعد از مميز، يكي يكي خوانده مي‌شوند. )ممكن است در گفتارهاي غير رسمي به جاي صفر o گفته شود)

0 .002 = "point zero zero two", "point o o two", "nought point zero zero two", etc.

0.5 = naught point five or point five (US: zero point five)

3.375 = three point three seven five

99.3 = ninety- nine point three

13.75 = thirteen point seven five

3.1416 = three point one four one six

 

 



تاريخ : جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, | 17:36 | نویسنده : dorsa |
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد